پرسشی که همیشه در مورد ادیان الهی، به خصوص اسلام پیش میآید اینست که مگر ادیان نیامدهاند برای تزکیه نفس و صلح و دوستی، پس چرا باید جنگ صورت بگیرد و بجنگند. بلی درست است اما همیشه صلح جوابگو نیست. در مقابل موانع رسیدن به هدف اصلی، گاهی باید جنگید چه جنگ سخت و چه جنگ نرم. مرحوم علامه طبابایی در کتاب شریف تفسیر المیزان در بررسی مجموع آیات مربوط به انواع جهاد، نتیجه میگیرنر که مخالفت با فطرت یا مطلق شرک و پاک کردن عالم از لوث مخالفان آن، خودبه خود صورت نمیگیرد بلکه اقسام جهاد که در آیات وجود دارد، مؤمنین را به این سمت سوق میدهد که با مشرکان مقابله کنند.
کتاب«جهاد، در آئینه فطرت» بررسی صورت گرفته از تفسیر المیزان است در رابطه با انواع جهاد و این مهم توسط سیدمحمدجواد وزیریفرد انجام شده است.
در برشی از کتاب میخوانید :
در جهاد یک هدف اولی داریم که باید مقدس باشد؛ اما در مسیر تحقق آن امور دیگری هم حاصل میشود؛ چنان که وقتی آدم برای خدا و اعتلای کلمه توحید به نبرد با دشمنان دین میپردازد و در این بین، عده ای از آنان کشته می شوند اموالی را به غنیمت میگیرد و این ایرادی ندارد؛ اما این اموال، هدف و مقصود نیست؛ بلکه به تبع حاصل می شود؛ همچنان که وقتی کشاورز گندم می کارد هم گندم درو می کند و هم گاه به دست می آورد. کاه هم از گندم حاصل میشود؛ ولی هیچ کشاورزی گندم را برای کاه نمیکارد و غرض اولی کشاورز گندم است. در زمان پیغمبر و امیرالمؤمنین ها هم کسانی بودند که برای اغراض دیگری غیر از وجه الله به جنگ میرفتند؛ تا جایی که بعضی به «شهید راه حمار» مشهور شدند؛ زیرا برای اینکه خری به دست آورند، به جنگ می رفتند و جهاد چنین کسانی جهاد در راه خدا به شمار نمی آید؛ زیرا قصد وجه الله نکرده بودند.
نظرات