در 28 ژوئن سال 1914 جوانی به نام «گاوریلو پرینچیپ» به دستور گروهی به نام دست سیاه‌ها، وارث تاج و تخت امپراتوری اتریش-مجارستان را به همراه همسرش ترور کرد؛ این اتفاق ساده باعث غوغایی شد که جنگ جهانی اول را در پی داشت، ده‌ها میلیون نفر کشته داد و میلیون‌ها نفر دیگر را آواره کرد. این فقط یکی از اتفاقاتی است که به سادگی باعث رقم خوردن جنگی ترسناک شده است و کتاب «جنگ فجیع جهانی اول» یکی از جلدهای مجموعۀ «تاریخ ترسناک» است که با بیانی طنز به این موضوعات می‌پردازد. این کتاب مثل همیشه با گاه‌شماری خلاصه از مهم‌ترین اتفاقات دورۀ مورد بحث شروع می‌شود که در آن فرآیند اتفاقات را با تاریخ آن می‌خوانیم. تصویرسازی‌های جذاب «مارتین براون» به درک بهتر موقعیت کمک می‌کند و با حقایق عجیب و غریبی که از دل جنگ جهانی بیرون کشیده، خواننده را حیرت‌زده خواهد کرد. «تری دیری» مثل همیشه وقایع کوچک و بزرگ زیادی را از دلایل شروع جنگ، نبردهای بزرگ کشورها، حجم تلفات و ویرانی‌‌های پس از آن و... با بیانی طنز و شوخی‌های جالب بیان می‌کند.

در ادامه برشی از این کتاب را می‌خوانیم:

«با وجود آن‌همه انسان که در جریان جنگ جهانی اول می‌مردند، جای تعجب نیست که بعضی افراد از مشاهدۀ ارواح گزارش داده باشند. در سال ۱۹۱۶ ناگهان در بریتانیا سر و کلۀ عدۀ بسیار زیادی از افرادی پیدا شد که خود را متخصص احضار ارواح معرفی می‌کردند، ولی ما در این‌جا به آن‌ها روح‌گیر می‌گوییم. روح‌گیرها ادعا می‌کردند که قادرند با ارواح مردگان صحبت کنند. در اواخر ۱۹۱۶، یعنی بعد از شکست فجیع بریتانیا در نبرد سُم که فقط طی یک روز از آن بیست هزار بریتانیایی کشته شدند، بازار روح‌گیرها داغ شد؛ چون فوجی از مادرهای داغ‌دیده برای تماس با فرزندان از دست‌رفتۀ خود به آن‌ها متوسل شدند. با وجود آن‌که دستگاه قضایی عده‌ای از این روح‌گیرهای شیاد را دستگیر کرد و به زندان انداخت، اما واگیر جنون احضار روح همچنان در بین مردم ادامه یافت. شاید بپرسید که آخر چرا یک روح‌گیر باید به یک زن عزادار دروغ بگوید و ادعا کند که می‌تواند با فرزند مردۀ او صحبت کند؟ خوب واضح است که برای پول! در دسامبر ۱۹۱۶، در جریان محاکمۀ یک روح‌گیر شیاد به نام «آلمیرا براکوی»، کشف کردند که او از این راه هفته‌ای ۲۵ پوند درآمد داشته است. در همان زمان دستمزد یک کارگر صنایع نظامی در ازای ۴۸ ساعت کار سخت در هفته، فقط ۱ پوند بود. مطمئن باشید که هرجا رنج و بدبختی پیش می‌آید، یک نفر در گوشه‌ای کمین کرده تا از آب گل‌آلود ماهی بگیرد و ثروتی به جیب بزند. اما بعضی از داستان‌های ارواح هست که توجیهشان به سادگی تقلب‌های روح‌گیرها نیست....»