کتاب تمدن رضوی اثری پژوهشی از دکتر موسی نجفی، محقق برجسته و اندیشمند حوزه علوم انسانی و تاریخ تمدن است که توسط نشر آرما منتشر شده است. این کتاب به بررسی مبانی، شاخصها و ظرفیتهای تمدنی گفتمان رضوی پرداخته و تلاش میکند ارتباط میان آموزههای امام رضا(علیهالسلام) و مفهوم تمدنسازی در اسلام را تبیین کند.
تمدن رضوی مصداق کامل فلسفه شیعی - ولایی تمدن است که نوع دیگر آن در سیر استعلایی تاریخ تمدن برتر مهدوی است؛ تمدن اسلامی با حضور امام معصوم ) نه سکولار است و نه بنیادگرا و افراطی به همان اندازه که از سلفیت خشونت بار مدرن دور است، تمدن تک ساحتی و محدود غرب را هم به چالش میکشاند و ارزشهای آن را بی دوام و سعادت حاصل از آن را به جد نقد نموده و نظریه جنگ تمدن ها و پایان تاریخ را افسانه های عصر جدید میداند.
کتاب تمدن رضوی را فصلهای زیر تشکیل میدهند:
فصل اول: تمدنشناسی و تمدن اسلامی
فصل دوم: مکتب سیاسی امام رضا(علیهالسلام)
فصل سوم: فرهنگ شیعی و تمدن رضوی
فصل چهارم: آیندهپژوهی تمدن رضوی
فصل پنجم: تمدن اسلامی و تمدن غربی
این اثر برای پژوهشگران، علاقهمندان به سیره اهل بیت (ع)، فعالان فرهنگی و دینی، و سیاستگذاران تمدنی مفید است.
ظاهراً سیر تثبیت ولایت فقیه از صفویه شروع شده است؛ گرچه حکومت صفویه چنین قصدی نداشت. جامعه آن قدر جلو رفت که جا برای خود صفویه تنگ و سرنگون شد. دولت های بعدی هم جنبه دینی نداشتند. اگر از من بپرسید نظام ولایت فقیه چه زمینه ای در ایران داشته که انجام شده است در حالی که مثلاً چرا در عراق ولایت فقیه تشکیل نمیشود؟ پاسخ میدهم که تمامی آن مربوط به پایه هایی است که صفویه گذاشتند. تمنای «شدن» جامعه شیعه به قدری رشد کرد که جای نظام سیاسی مرشد کامل صفوی را گرفت و تمنای نظام سیاسی متناسب با خود را خواستار شد. ولایت فقیه نتیجه طبیعی تکثیر جامعه شیعه و تبدیل شدن آن به نظام سیاسی است. «شدن» بر دو نوع است؛ یکی شدن جامعه اسلامی یعنی مدینهالنبی به طرف نظام سیاسی و یکی «شدن» جامعه شیعی خودمان در ایران. من حضرت رضا(علیهالسلام) را نقطه وصل این دو میدانم
نظرات