کتاب «تا همیشه آفتاب» برش‌هایی کوتاه از زندگی و زمانه امام زمان (عجل الله) است که به همت فرشته سعیدی نوشته شده است. او در این کتاب به سبک مینیمال برش‌هایی از زندگی امام دوازدهم شیعیان را از کودکی تا زمان غیبت کبری نوشته است. حضرت مهدی (علیه السلام) که آخرین امام هستند به شکلی مخفیانه به دنیا آمدند و هنگامی که تنها پنج سال سن داشتند پدرشان با دسیسه خلیفه به شهادت رسیدند. گرچه عباسیان تلاش کردند جعفر عموی امام را در جایگاه امامت بنشانند، مردی که با دستگاه خلافت ارتباط خوب و نزدیکی داشت اما به امر الهی این امام پنج ساله بود که بر پیکر پدر نماز خواند و پس از آن از نظرها غائب گشت و امور شیعیان را از طریق نواب چهارگانه پیش برد تا آن هنگام که غیبت کبری آغاز گشت و ایشان تا به امروز در پس پرده قرار گرفتند تا امر الهی بر بازگشت ایشان باشد. در این کتاب ماجرا افراد ثقه و معتمدی را می‌خوانیم که توفیق داشتند در این دوران به دیدار حضرت نائل گردند.

در ادامه برشی از این کتاب را می‌خوانید:

آب فرات بالا آمده بود از علی (علیه‌السلام) کمک خواستند با حسن و حسین (علیهماالسلام) آمد تا ببیند چه شده تا دیدندش گفتند: «علی آمده که مسیر آب را برگرداند.» مولا رو کرد به آن‌ها و گفت: «به خدا قسم روزی می‌رسد که من و این دو پسرم کشته میشویم و خدا مردی از فرزندان مرا در آخر الزمان خواهد آورد که خون خواهی ما را می‌کند و از چشم مردم پنهان می‌شود تا گمراهان مشخص شوند. کار به جایی خواهد رسید که نادانان می‌گویند ما احتیاجی به اهل بیت و خانواده پیامبر نداریم.»