کتاب با تو باران می شوم

کتاب با تو باران می شوم

مترجم:
عطیه حسینی
قیمت:
۶۰,۰۰۰
%۱۰
۵۴,۰۰۰
تومان
موجودی:
فقط 7 جلد
رده سنی:
عمومی
قالب:
زندگینامه
نوع جلد:
شومیز
قطع کتاب:
رقعی
صفحات:
۲۰۰
وزن:
۲۳۲ گرم
شابک:
9786007472781

معرفی کتاب

کتاب «با تو باران می‌شوم» روایت‌گر زندگی‌نامۀ شهیدی‌ست که یکی از فرماندهان برجستۀ گردان‌های عملیاتی در دوران دفاع مقدس بود و تنها دو هفته از ازدواجش گذشته بود که به درجۀ رفیع شهادت نائل آمد. «سردار شهید ابوالفضل محمدی» فرماندهی گردان مسلم بن عقیل لشکر بیست و هفت محمد رسول الله (ص) را به عهده داشت و در مبارزه با نیروهای دشمن یک الگوی تمام‌عیار برای سربازان و همراهانش بود. این کتاب از زبان همسر شهید، خانم زهرا یوسفیان، خاطرات پررنگ این هفده روز زندگی مشترک را به تصویر می‌کشد و به مخاطبان امروز نشان می‌دهد که می‌شود در چنین فرصت کوتاهی، تأثیر کمال همنشین را برای همیشه در خود به یادگار نگه داشت.

«شیرین زارع‌پور» نویسنده‌ای‌ست که با شور و عشقی متفاوت به دنبال ثبت و ضبط زندگی قهرمانان جنگ تحمیلی رفته و آثار ارزشمندی را از زبان خانوادۀ این عزیزان برای ما ارائه کرده است. همسر شهید محمدی در این کتاب، روایت شخصی خود را از روزهایی که با شهید گذشت، سیرۀ رفتاری شهید و اخلاق متفاوتی که الهام‌بخش او بود، روی کاغذ می‌آورد. شهید ابوالفضل محمدی در زندگی فردی خود نیز ایثار و بردباری یک فرماندۀ جنگی را در اولویت قرار می‌داد و بی‌شک همین مجموعۀ اخلاقیات حسنۀ او بود که باعث شد خداوند او و خانواده‌اش را به امتحانی بزرگ مبتلا کند؛ آزمونی که سیزده سال به‌طول انجامید تا پیکر پاک او به نزد مادرش برگردد.

در ادامه برشی از این کتاب را می‌خوانیم:

«توی سفرۀ باشکوه عقد نور قرآن می‌درخشید. آینه و شمعدان که نداشت، همان قرآن بود و یک حلقۀ نازک. ابوالفضل هم حلقه نخواسته بود، عقیق دستش می‌کرد. چشم خاله که به سفرۀ عقد افتاد، با ناراحتی پرسید: «کو آینه شمعدون؟» زهرا خندید و گفت: «شمعدون برای اون وقتایی بود که برق هنوز اختراع نشده بود!» خاله که سعی کرد عصبانیتش را نشان ندهد، گفت: «برقی‌شو می‌خریدی، لامپ که اختراع شده، آینه چرا نخریدی؟ یه آینه نمی‌خوای خودت رو توش نگاه کنی؟» زهرا باز هم خندید اما اضطراب داشت؛ آن‌قدر که وقتی قرآن باز کرد تا آرامش بگیرد، نمی‌دانست چه می‌خواند.
ابوالفضل، شلوار سربازی پوشیده بود با پیراهن سفید و روی آن اورکت سپاه؛ فانوسقه هم به کمرش بود. مهمان‌ها دورتادور اتاق نشسته بودند اما خبری از ملک خانم نبود. خاله‌های ابوالفضل آمده بودند ولی مادرش نه، چون قهر کرده بود و حالا می‌شد فهمید چرا. به ابوالفضل گفته بود: «عروسیت عزا بشه» و خاله‌ها را فرستاده بود. آن‌ها هم برای ابراز ناراحتیشان با چادر مشکی نشسته بودند. آرزو داشت خب! کلی برنامه چیده بود برای عروسی پسرش؛ اما حالا می‌دید نه خریدی، نه مراسم آبرومندی. بعدش هم که منتظر بود عروس را بیاورند خانه و همه‌چیز تمام شود. شنیده بود: «این مراسم عقد بود توی سالن، عروس برمی‌گرده خونۀ پدرش، اینجا نمی‌آد که!» نارحتی‌اش بیشتر شده و کلاً بی‌خیال عقد و این حرف‌ها شده بود. مراسم خیلی ساده برگزار شد؛ با صلوات...»

نظرات

جهت ثبت نظر لطفا وارد سایت شوید
این کتاب به درد کی می‌خوره؟
کتاب رسان: خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب رسان: خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب رسان: خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب رسان: خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب رسان: خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان

اینا رو هم از دست نده

طعم شیرین خدا جلد پنجم (با شکر شکرت شیرین می شود کامم) طعم شیرین خدا جلد پنجم (با شکر شکرت شیرین می شود کامم)
۱۰ %
حقیقت نوری اهل بیت (استاد طاهرزاده) حقیقت نوری اهل بیت (استاد طاهرزاده)
۱۰ %
۱۳۲,۰۰۰
۱۱۸,۸۰۰ تومان
معاد ، بازگشت به جدی ترین زندگی معاد ، بازگشت به جدی ترین زندگی
۱۰ %
۷۴,۰۰۰
۶۶,۶۰۰ تومان
شنود شنود
۱۰ %
گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
۴۰,۰۰۰
۳۶,۰۰۰ تومان
آن سوی مرگ آن سوی مرگ
۱۰ %
جمال صادقی
۱۳۰,۰۰۰
۱۱۷,۰۰۰ تومان
آموزش عقاید آیت الله مصباح یزدی آموزش عقاید آیت الله مصباح یزدی
۱۰ %
۱۹۹,۰۰۰
۱۷۹,۱۰۰ تومان