کتاب اینجا بدون تو، نوشته محبوبه بلباسی و منتشرشده در نشر شهید کاظمی، روایت صمیمی و پر از احساس زندگی و شهادت محمد بلباسی، از شهدای مدافع حرم، است. این اثر، از زبان همسری سخن میگوید که نه فقط در لحظات شیرین زندگی مشترک شریک بوده، بلکه دلتنگیها و خلأهای پس از رفتنِ مردی جهادگر را با قلمی عاشقانه و بیپرده به تصویر کشیده است.
در ادامهی متن، با داستان مردی آشنا میشویم که در همان روزمرگیهای ساده ،لبخند به فرزند، گفتوگو با دوستان، برنامهریزی برای اردوهای جهادی، آرامآرام تصمیم گرفت پا در راه دفاع از حریم اهلبیت(علیهمالسلام) بگذارد. محبوبه بلباسی لحظاتی از خانه و کوچههای روستایی شمال را بازگو میکند، خاطرات عطر نان داغ و چای در کنار همسر، و لبخندهای شوخطبعانهی محمد را که همیشه هرجایی میرفت، امید و قوت میبخشید. اما سپس آن تصمیم بزرگ و تلخ فرامیرسد: رفتن به سوریه و نبرد خانطومان که در نهایت به شهادتش منتهی شد. نویسنده با صداقتی گرم، جزئیات روزهای کمخوابی و اضطراب پشت تلفنهای خبری، و اشکهایی که خاموش از پشت پنجره میریخت را شرح میدهد.
اما اینجا بدون تو فراتر از شرح واقعهی شهادت است. این کتاب دعوتی است به تأمل در معنای ایثار، صداقت و عشق بیپایان. خواننده در هر صفحه با انسانی واقعی روبهرو میشود، نه قهرمانی افسانهای؛ کسی با دغدغههای ساده اما ارادهای بزرگ. تصویری از تقدیرِ یک زندگی که برای اعتقاد و دفاع از ارزشهای والای اسلامی فدا شد. اگر دنبال کتابی هستی که قلبت را بلرزاند، اشکت را جاری کند و تو را پای تفکر دربارۀ ارزشهای والا بنشاند، اینجا بدون تو را از دست نده؛ این اثر مرهمی است برای دلهای تشنهی حقیقت و یادآوری زیباترین جلوههای عشق در دیار خشمی که از نامردمیهای زمانه، تنها عشق است که میماند.
این کتاب را به کسانی پیشنهاد میکنیم که دلبسته روایتهای عاشقانه و واقعی از شهدا هستند، بهویژه آنان که به دنبال درک عمیقتری از زندگی مدافعان حرماند. مخاطبان علاقهمند به سبک زندگی جهادی و نقش خانواده در این مسیر، نیز از خواندن آن بسیار بهره خواهند برد. برای کسانی که میخواهند معنای ایثار و عشق را در دل زندگی روزمره ببینند، این اثر انتخابی درخشان است.
توی گوگل، ملحقات و حاشیه ی مفاتیح را سرچ کردم همانطور نشسته دست کشیدم روی پایم و دعا را خواندم و به خانم سلام دادم به سیاق گذشتگانم که حتی وسط غذا پختن دست میگذاشتند روی سینه و سلام میدادند. درد و دلم را پای روضه ی زینب خانم (س) خرج کردم. چه حوصله ای چه فهم و کمالی چه پرستاری بهتر از او ..؟
لیست تجویز دعا به جهت دردها
خودش بود. «دعا به جهت درد زانو
صبح بلند شدم بروم کلاس با خودم گفتم اگر راه بیفتم دوباره دردهایم راه باز میکنند. اثری ازش نبود رفتم پای گاز سر دیگ عرق بهار
خانه بوی بهار نارنج گرفته بود
نظرات