شهید آوینی می‌نویسد:« شهادت لباس تک سایزی است که باید تن آدم به اندازه آن درآید. هر وقت به اندازه این لباس رسیدی پرواز می کنی. مطمئن باش.» با مطالعه زندگی شهدا به حقیقت این مطلب می‌رسی که همگی آن‌ها برای رسیدن به کمال معنوی خود تلاش فراوانی کردند. از بسیاری لذت‌های حرام گذشتند و در راه جلب رضایت خداوند سختی‌های زیادی کشیدند. زندگی شهید سیداحسان میرسیار مصداقی از همین تلاش و کوشش برای رسیدن به جایگاه شهادت است.

این شهید گیلانی در شهرستان لاهیجان در 22 اردیبهشت 1359 به دنیا آمد. او پس از تحصیل در مدرسه به خدمت سپاه در آمد و در دوره‌های چریکی و نامنظم حضور یافت و به یک تکاور ورزیده و دوره دیده تبدیل گشت. در زمان جنگ سوریه از جانب سپاه قدس برای حضور مستشاری و راهبری عملیات به این کشور رفت. در بهمن ماه سال 1394 او و تعدادی از همرزمانش در تل هوبر محاصره شدند و همگی به شهادت رسیدند. پیکر پاک او دو سال بعد به وطن بازگشت. از این شهید عزیز سه دختر به یادگار مانده است.  کتاب «اینجا بالای تلّ تکفیری ها می رقصند» خاطرات بازماندگان این شهید از او در کارزار جنگ و در خانه است. شیرین زارع پور تلاش کرده با نوشتن اثری منسجم و نثری داستانی به شکل جامع و مفصل زندگی این شهید و اخلاقیات او را برای خوانندگان و علاقه مندان به مدافعین حرم ارائه دهد. این کتاب نشان می‌دهد شهید میرسیار در تمام عرصه زندگی خود یک مجاهد پرتلاش و مرد خستگی ناپذیری بوده که در راه اسلام و ایران از هیچگونه فداکاری و خدمتی فروگذار نیست.

در ادامه برشی از این کتاب را می‌خوانید:

بچه‌ها نگران گذر لحظه‌ها بودند. لحظه‌های نفس گیر نیمه شب هوبر شاید هیچ وقت توی عمرشان به اندازه این یک ساعت به ثانیه شماری نگذشت. هر آن ممکن بود مسلحین از توی سوراخ‌هایشان بزنند بیرون. سکوت مرگبار روستا هم با بی خبری بچه‌ها از وضعیت آنجا به هم آمیخته بود، غافل از اینکه تکفیری‌ها یک جا بی صدا در کمین نشسته اند. مسجد و مدرسه و خانه‌های گنبدی روبه روی مدرسه کمینگاه مسلحین بود.