کتاب امپراتوری توهم اثر کریس هجز، روزنامهنگار و نویسنده آمریکایی، با ترجمه شیما عالی و نشر سوره مهر، در سال ۱۴۰۲ منتشر شده است.
کریس هجز، برنده جایزه پولیتزر، روزنامهنگار و نویسندهای است که با نگاه انتقادی به سیاستها و فرهنگ آمریکا مینگرد. او در آثار خود به تحلیل و نقد مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی میپردازد.
در امپراتوری توهم هجز به بررسی توهمات و تصورات غلطی میپردازد که در فرهنگ معاصر آمریکا ریشه دواندهاند. او با تحلیل جنبههای مختلف جامعه، از جمله رسانهها، سیاستها و فرهنگ عمومی، نشان میدهد که چگونه این توهمات به افول و بحرانهای اجتماعی منجر شدهاند.
هجز با دیدی نقادانه به مسائل اجتماعی و فرهنگی آمریکا مینگرد و به تحلیل ریشههای مشکلات میپردازد. او با استفاده از منابع مختلف و تحقیقات گسترده، به بررسی ابعاد مختلف توهمات موجود در جامعه میپردازد. هجز با زبانی ساده و قابل فهم، مفاهیم پیچیده را برای خواننده توضیح میدهد.
کتاب در پنج فصل ساختاربندی شده که به شرح زیر است:
توهّم سواد: هجز نقد میکند که نظامهای آموزشی و رسانهها در ظاهر در حال آگاهسازی جامعه هستند، اما در واقعیت بیشتر در جهت ایجاد آگاهیهای سطحی و کنترلکننده عمل میکنند. توهّم عشق: او به بررسی تبلیغات و رسانهها میپردازد که تصاویری غیرواقعی از عشق و روابط انسانی به جامعه القا میکنند، که باعث مشکلات و سرخوردگیهای اجتماعی میشود. توهّم خِرَد: هجز نقدهایی به مفاهیم "خِرَد" رایج در جامعه دارد و معتقد است که بسیاری از این مفاهیم در واقع منافع شخصی یا گروهی را دنبال میکنند، نه رشد فکری واقعی. توهّم خوشبختی: هجز به نقد مصرفگرایی و رفاه مادی بهعنوان معیار خوشبختی میپردازد و نشان میدهد که این تصورات مردم را از درک عمیقتر معنای زندگی غافل میکند. توهّم آمریکا: او به نقد "توهّم آمریکایی" میپردازد که آمریکا را کشوری آزادیخواه میداند، در حالی که سیاستهای این کشور بیشتر به منافع خودخواهانه و سلطهطلبانه تعلق دارند.
کریس هجز در این کتاب با لحن تند و انتقادی، اما با استفاده از تحلیلهای عمیق اجتماعی و سیاسی، خواننده را به چالش میکشد تا با واقعیتهای ناخوشایند جامعه خود مواجه شود. او بهویژه بر نقش رسانهها، سیاستمداران و قدرتهای بزرگ در ایجاد و گسترش این توهمات تأکید دارد. کتاب، پر از ارجاعات به تاریخ، سیاست، و فرهنگ است و برای درک بهتر آن نیاز به دقت و تفکر دارد.
علاقهمندان به مسائل اجتماعی و فرهنگی و پژوهشگران و دانشجویان علوم اجتماعی و سیاسی.
دیگر آزاری فرهنگ را تحت استیلا در می آورد. دیگر آزاری مثل جریانی الکتریکی از طریق برنامه های تلویزیونی واقعی و تاک شوهایی که به موضوعات شنیع می پردازند پخش می شود؛ دیگرآزاری جوهر پورنوگرافی است؛ دیگر آزاری جماعت مطبع شرکتی را تغذیه میکند شرکت محوری یعنی در هم کوبیدن قابلیت انتخاب اخلاقی و کوچک کردن انسان برای به زور جا دادن او در یک پیکره جمعی ظاهراً همساز این فوق مردانگی نتیجه منطقی خود را در ابو غریب در جنگهای عراق و افغانستان و در فقدان ترحم ما در مورد بی خانمانها فقرا بیماران روانی بیکاران و ناتوانان نشان میدهد. زیرو می گوید: نیروهای نظام آموزشی همواره نیروهای سیاسی و اقتصادی پدیدآورنده چنین جرائمی علیه بشریت را تعدیل می کنند، خواه این جرائم جنگ های غیر قانونی و شکنجه سازمان یافته و بی اعتنایی ماهرانه به گرسنگی و بیماری های حاد باشد و خواه اقدامات مربوط به نسل کشی مخالفت با چنین اعمالی بدون درجه ای از آگاهی و قدرت تأمل فردی ممکن نیست. ما باید از این اعمال نام ببریم و خشونت اخلاقی را به اقداماتی محسوس تبدیل کنیم تا بتوانیم جلو رخ دادن چنین تخلفات انسانی را از همان ابتدا بگیریم.
اما ما از این اعمال اسم نمیبریم. ما سیستمی را که تحویلمان داده اند می پذیریم و در آن به دنبال جای راحتی برای خود میگردیم. ما در محله های تنگ و محدودی که برایمان ساخته اند پس می نشینیم و چشمانمان را بر روینای مرگبار دولت شرکت محور می بندیم
نظرات