«از زمانی که مصرع آشنای «کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب(س) نبود» را شنیده‌ایم و حتی پیش از ان هرکه تاریخ کربلا به گوشش خورده، عقیله بنی‌هاشم را در روایتگری شجاعانه‌اش از بی‌بدیل ترین حماسه تاریخ می‌ستاید.

و اینبار سید مهدی شجاعی به سراغ قالبی برای نگارش رمان گونه واقعه عاشورا رفته‌است که بازگوکردن چهل روز مبارزه اهل بیت در این کتاب، باز هم از قول حضرت زینب(س) روی می‌دهد و با جملاتی که هرگز از یاد خوانندگان پاک نخواهدشد، مرثیه‌ای مستند بر منابع معتبر را در قلبتان حک می‌کند.

در هجده پرتو این‌کتاب، علاوه بر روایت کربلا و خطبه‌های مهم حضرت اباعبدالله و سید‌الساجدین در صحرای نینوا و مسیر آن تا شام، سیری منظم از کودکی تا عروج عمه‌سادات نیز بیان می‌شود، برای مثال در بخشی از این کتاب که توسط نشر نیستان به کتاب رسان آمده است می‌خوانیم:

((جبرئیل آمد و درحالی‌که اشک در چشم‌هایش حلقه زده بود، اسم زینب را برای تو از آسمان آورد. ای زینت پدر! ای درخت زیبای معطّر! پیامبر از جبرئیل سؤال کرد که دلیل این غصّه و گریه چیست؟‌! جبرئیل عرضه داشت: «همه عمر در اندوه این دختر می‌گریم که در همه عمر جز مصیبت و اندوه نخواهد دید.»))