کتاب «سمفونی مردگان» اثر شناخته شده عباس معروفی داستان زوال یک خانواده است. زوالی که عاملی اصلی آن تحجر و افکار دگم پدر است. روایتی غمبار از اینکه چگونه تعصبات غلط، انسانیت را به محاق میبرد.
سمفونی مردگان داستان خانواده شش نفرهای است که در اردبیل زندگی میکنند. پدر صاحب حجره آجیلفروشی در بازار است. یوسف فرزند بزرگ خانواده است که به خاطر حادثهای علیل میشود و در خانه جاانداز است. اورهان فرزند محبوب پدر است که دوست دارد جا پای او بگذارد. آیدا و آیدین دوقلوهای خانواده هستند که هرکدام به گونهای از انتظارات پدر سرپیچی میکنند و مورد غضب او قرار میگیرند. آیدین شخصیت محوری این اثر است که قرار است در مقابل روشهای قدیمی پدر بایستاد و راه خودش را برود. او به دنبال حرفه مورد علاقه خودش می رود و عاشق دختری نامسلمان میشود. در این تقابلها خانواده فرسوده میشود و اندک اندک آب میرود. شیوه متفاوت در روایت داستان و توصیفات خاص معروفی «سمفونی مردگان» را به یک اثر منحصر بهفرد تبدیل کرده است.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
دو گیس بافته و بلندش از دو سو نمایان بود. میانداختشان جلو، و هی بافهها را باز میکرد و میبست. همیشه سه رج را باز میکرد و دوباره میبافت. نگاه هم نمیکرد. میبافت و در دست پیچش میداد:« این که من تقلا میکنم بروی کمک پدر، به این خاطر است که از حالا همه بدانند شماها دو تا برادر هستید. یکی تویی، یکی اورهان. آیدا که عروسی میکند و میرود، حالا اگر با این مریضیاش کسی حاضر شود او را بگیرد. یوسف هم که آدم نیست، اما سهم شما دو تا مساوی است. تازه تو بزرگتری. نمی خواهم حق تو پایمال شود.»
دیدگاه خوانندگان
دیدگاه شما چیست ؟